ذوق و شوق و نگرانی مامان
دختر گلم الان که دارم برات می نویسم ضربه ها و تکونای تو ذوق و شوقو تو دلم زنده می کنه و منو بی نهایت بخاطر این لطف بزرگ خدا ازون سپاسگزار... عاشق این روزا و این لحظه هام فکر نمی کنم هیچ حسی به اندازه این حس زیبا و دوست داشتنی باشه... این 2 روز داشتم واسه سیسمونیت کیک پوشک درست می کردم وای که نمی دونی چقدر قشنگ شده گلک مامااااان به زودی عکسشو واست میذارم خوشگلم قبلا برات نوشته بودم که دلدرد و کمر درد شدیدی داشتم...تا اینکه امروز با مشورت با دکتر رفتم سونوگرافی و معلوم شد همه چیز کاملا خوب و طبیعی و سالمه و من باز هزاران بار خدا رو شکر کردم نمی دونم تا 5 شنبه چه جوری صبر کنم... آخه ذوق دارم واسه تخت و کمد خوش...